اهمیت اقدامات گروهی و مشارکتی در مدیریت بحران
قدرت اله مهدیخانی
کارشناس امداد و نجات مدیریت بحران
مقدمه :
شهرهای امروز زنجیره ای متشکل از طرح ها و برنامه های شهری هستند . ارتباط میان این طرح ها و تاثیرات متقابل آنها در سطوح کلان ، میانی و محلی به عنوان یک ضرورت منطقی قابل تامل و تعمق می باشد .
مردم و فعالیتهای آنان نیز بعنوان " فاکتور های اصلی " عناصر کالبدی شهر را جان و زندگی می بخشند . با تدوین برنامه ها نیز چارچوب کلی کار و مشکلات و امکانات مشخص میگردد . البته با سابقه نه چندان طولانی برنامه ریزی شهری در جهان ، مسلما فرایند برنامه ریزی شهری کنونی مخصوصا در کشور ما ، کمتر دیدگاه بحران را شامل می گردد .
به هرحال میزان تاثیر مثبت و موفقیت طرح و برنامه ، بستگی مستقیم به مردم و جامعه داشته و در میزان تامین آسایش و زنده بودن شهرها متجلی می گردد.
بر اساس تجارب حاصله انجام عملیات واکنش های اضطراری مقابله با بحران به تنهایی از عهده دولتها خارج است و تلاش های گروهی جامعه برای کاهش خسارات ، جزء لاینفک فعالیتهای مرتبط محسوب می شود . برای به کارگیری نیروی بالقوه جامعه نیز آموزش موثرترین و مهمترین رکن می باشد . مطالعات نشان می دهد در جوامعی که به تدوین برنامه های آمادگی پیش از بحران مباردت ورزیده اند توانسته اند از میزان تلفات و عدم هماهنگی در انجام وظایف محوله سازمانهای مرتبط تا حد زیادی بکاهند . بدین ترتیب شناسائی واحدهای همسایگی و برنامه ریزی مدیریت بحران برای این جوامع محلی امری ضروری است .
مشارکت مردمی چیست ؟
مشارکت مردمی ، یکی از اهداف مهم چشم انداز توسعه جامعه به شمار می رود که در آن : از توانائیهای فردی اشخاص در قالب فعالیتهای گروهی منسجم به منظور بهبود شرایط زندگی آنها استفاده می گردد .
ضرورت مشارکت مردمی در مدیریت بحران :
· فرایند برنامه ریزی بحران زمانی کارآمد است که شهروندان بدانند در زمان وقوع حوادث طبیعی و یا غیر طبیعی چه باید بکنند . در حقیقت ، مدیریت بحران کارگروهی و تیمی است که در چرخه آن سازمانهای مسئول و مردم جامعه در کنار یکدیگر حضور داشه و هماهنگی آنها مستلزم آگاهی لازم می باشد .
· مدیریت متمرکز و واحد دولتی به تنهایی پاسخگوی واکنش اضطراری بهینه و کارآمد در زمان بحران نیست به طوریکه حتی در کشورهای پیشرفته نظیر ژاپن که تجربه زیادی در خصوص مدیریت بحران دارند امکان حضور نیروهای دولتی در دقایق اولیه پس از وقوع بحران میسر نیست به همین دلیل این کشورها به تدوین برنامه های آمادگی پیش از وقوع حادثه مبادرت نموده اند به نحوی که با استفاده از مشارکت مردم ، میزان تلفات وآسیب ها به نحو چشمگیری کاهش یافته است . و اگر چنانچه بتوانیم فرهنگ آموزش را در جامعه گسترش دهیم به موفقیت بزرگی دست یافته ایم چون اعتقاد داریم اولین امداد گر بعد از وقوع حوادث بازماندگان آسیب دیدگان و بازماندگان حوادث هستند که می توانند بازوان اصلی مدیران بحران باشند .
اهداف به کارگیری مشارکت مردمی در مدیریت بحران :
الف : اطلاع از وظایف سازمانهای مسئول
آگاهی مردم جامعه منحصر به وظایف فردی آنها نبوده بلکه باید شامل آگاهی کافی از وظایف و عملکرد سازمانهای مسئول مرتبط با بحران نیز باشد .
ب : ارتقاء آگاهی عمومی
با دریافت آموزشهای لازم در خصوص مدیریت بحران و امداد و نجات ، شهروندان می توانند به سطح مطلوبی از آگاهی و مهارت دست یابند تا بتوانند توانائی لازم را برای تفکر و تصمیمگیری فردی و عملکرد گروهی کسب کنند .
ج : مدیریت بهینه بحران
مدیریت کارآمد بحران مستلزم عملکرد تیمی منسجم و هماهنگ در همه سطوح می باشد در این رابطه سازماندهی گروههای محلی و انسجام عملکرد گروهی ، با برنامه ریزی مدون از اهمیت بسیاری برخوردار است .
د : سطح آموزش اجتماعی :
بهترین و و کارآمد ترین سطح شروع آموزش های عمومی برای شهروندان سطوح پائین بخصوص محلات می باشد .
بعنوان مثال شهر قزوین از نظر تقسیمات اداری شهری به 3 منطقه شهرداری تقسیم میشود که هر کدام از این مناطق خود به نواحی و محلات تقسیم شده اند و کوچکترین واحد تقسیمات شهری که خدمات شهرداری بر اساس آن به مردم ارائه می شود محلات هستند همچنین محله کوچکترین واحد اجتماعی در هر شهر می باشد .
چرا از محله شروع میکنیم ؟
با توجه به نقش و حضور جمعی و گروهی مردم در چرخه مدیریت و تقسیمات شهری ، از کوچکترین واحد اجتماعی که همان محله است شروع می شود ، برنامه های جلب مشارکت مردمی نیز از محله آغاز می گردد ویژه گیهای عمومی هر محله در 4 دسته زیر قرار میگیرد .
· انسجام اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی
· دسترسی پیاده به ملزومات روزانه
· وجود پاتوق ها و مراکز جمعی
· برخورداری از یک شورایاری مردمی